/

کار کودکان

کار کودکان                                                                                فریده ثابتی ، ۲۰۰۴

در این مفهوم دو کلمه ” کار ” و ” کودک ” احتیاج به توضیح دارند. باید دید کودک کیست و کار چیست و شمول آن در چه محدوده ای است. در وحله اول شاید بگوئیم خوب کودک کودک است مثل همه کودکان، اما وقتی پای کار به میان می آید دیگر کودک به مفهوم رایج کودک درنظرگرفته نمی‌شود بلکه مانند هر کارگری طعم شیرین ارزش اضافی را به مشام سرمایه می آورد.

کودک بنا به تعریف پیمان نامه سازمان ملل در باره کودکان، انسانی است که ۱۸ سال را تمام نکرده است مگراین که سن بلوغ درکشوری بنا به حقوق جاری اش زودتر تعین شود!. این مگر اما خود ناقض تعریف کودک می‌شود، زیرا می‌شود مثلا با آن معیار ۹ سال را برای بلوغ دختران و خارج کردن اینان از زمره کودکان پذیرفت و به حقوق و قوانین ارتجاعی صحه گذاشت. یا اجازه داد تصمیم گیری در مورد کار کودکان زیر ۱۸ سال به پدر یا قیم یا مقامات قضائی سپرده شود. نمونه این دو مورد را در قوانین کشورهای اسلامی و قانون کار بسیاری از کشورهای دنیا می یابیم.

گذشته ازاین اما و اگر و مگرها بازهم کشورهائی که پیمان نامه را پدیرفته اند در اجرای آن خود را موظف نمی دانند و چشم بر نقض آن می بندند. جای تعجبی هم نیست زیرا در سیستمی که نیروی کار انسان کالائی مثل هر کالای دیگراست همواره برای خرید و فروش این کالا راه های گریزی وجود دارد. معامله ای که بنا به تعریف آزاد است، فروشنده در بازار کالای کار، کالای خود را به میل خود و بدون هیج گونه فشار واجباری می‌فروشد! خریدار هم آزادنه و برابر! این کالا را می خرد تا به نحوی که خود می‌خواهد ازین کالا یعنی نیروی کار استفاده کند. اما آیا وافعا فروشنده آزاد است. فروشنده‌ای که دراین رابطه برابر نامیده شده چیزی برای فروش ندارد جز نیروی کارش و قیمت آن را هم نه خود بلکه شرایط جاری و مناسبات حاکم در جامعه تعین می کند. باز هم بنا بر تعریف این قیمت یا به بیان دیگر مزد کارگر باید به مقداری باشد که بازتولید نیروی کار حاضر و آتی را فراهم سازد یعنی باید حداقل مایحتاج زندگی کارگر و خانواده اش را تامین نماید، اما برای سرمایه دار برخلاف برده دار که حساب سرمایه خود را می کرد بدلیل وجود ارتش ذخیره کار( خیل بیکاران ) نگرانی از نابودی کارگرانش ندارد. قابل ذکراست که این قوانین و باید و نباید ها نه دراثرخیراندیشی پارلمان نشین و دولت های سرمایه داری که حاصل مبارزات چند قرنه کارگران است، البته اینان هم تمام سعی خود را در تعدیل و تخفیف خواست های کارگران در جهت حفظ منافع سرمایه انجام داده اند. با وجود این واقعیات بسیار دورازاین تعاریف است به نحوی که کارگرکه می بایست نیروی کار خود را برای تامین نیازهای خود و خانواده اش بفروشد مجبور به فروش نیروی کار زن و فرزندان خود نیز می شود. پس زن و فرزندان خود را می فروشد و ” برده فروش ” ۱ می گردد. چشم برهم می گذارد و اجازه می‌دهد زن و دخترانش برای کمک به مخارج خانواده به خودفروشی به پردازند. و بدین طریق مساله کار کودکان مطرح می‌شود، امروزه بنا به تعریف سن کار از طرف سازمان بین المللی کار، کار کودک به کار افراد زیر ۱۵ سال اطلاق می‌شود. اما آغازش از کجا و چگونه بود؟

بدون شک از زمان های دور کار کودکان مطرح بود. در دوران برده داری که برده و تمام زندگی و حیات و مماتش به برده دار تعلق داشت کودکان هم که با مهر برده بودن به دنیا می‌ آمدند- گرچه که در بسیاری از موارد فرزندان همان برده داران  بودند – از کودکی کاررا در کنار دیگر برده ها شروع می کردند اما منافع برده داران درآن بود که برای حفظ سرمایه ای که صرف خرید برده شده و استفاده ازآن، حداقل زندگی آن ها تامین کند. یا در دوران فئودالیسم که دهقان وابسته به زمین بود و اختیار جان و مالش با مالک، کودکان نیزاز زمانی که توان کار پیدا می کردند در کناروالدین و خانواده به کار می پرداختند، شدت و سختی کار بستگی به شرایط داشت. اما کار کردن د رسرمایه داری معنی و ویژگی دیگری دارد وسرمایه داری به کار کودکان سروسامان داد که آغاز آن به ورود ماشین در کار تولید کالا برمی‌گردد.  با ورود ماشین دیگر نیروی غضلانی کارکردش را ازدست می دهد، بنا براین بکار گیری کارگرانی که نیروی غضلانی چندانی ندارند و یا اصولا به خاطرسن کم بدن شان هنوز به رشد و تکامل لازم نرسیده اما دارای نرمش و انعطاف بیشتری است وازهمه مهم تربسیارارزان نیزمی باشد، دردستورکارسرمایه داری قرارمی‌گیرد.

این دو گروه کارگران جدید، زنان و کودکان هستند.

بدین گونه کودکان مجبورمیشوند به دلیل فقروحشتناک خانواده که خود ناشی از بهره کشی بیش ازاندازه سرمایه داری است به جای بازی های کودکانه، به جای استفاده از اسباب بازی، به جای رفتن به مدرسه و سواد آموزی، روانه کارخانه‌ها شوند و در محیط نامناسب آن از نظر جسمانی و هم اخلاقی و فرهنگی،  با ابزار کار سرو کار پیدا کنند. به عنوان نیروی کارمورد استثمار شدید قرار گیرند. اینان کودکان خانواده ها ی کارگری هستند.

پدربه عنوان کارگردرهمین کارخانه یا کارخانه ای دیگر یا معدنی مخوف مشغول کاراست. اکنون مادر نیز به کار گرفته شده است اما بازهم سفره ازنان خالی است. کل خانواده به خدمت سرمایه درآمده است در حالی که بنا به تعریف ارزش نیروی کار ( مرد یا پدرخانواده ) می باید کارگر و خانواده اش را تامین و بازتولید کند. اما شدت استثمار چنان بالاست  و مزد پرداختی چنان پائین که به جای مرد خانه کل خانواده باید کار و اضافه کاری نماید تا شاید همان مزد و یا اندکی بیشتر را بتواند کسب کند یعنی می توان گفت در حقیقت یک مزد بین افراد خانواده تقسیم می گردد. اما در طرف دیگر اوضاع به شیوه دیگری است، یعنی سرمایه دار با پرداخت یک مزد یا اندکی بیشتر از یک مزد به مجموع خانواده سه یا بیشتر مورد کار غیرلازم را تصاحب می کند و حجم ارزش اضافی تصاحب کرده را بالا می برد.

این وضعیت که در آغاز صنعت ماشینی پیش آمد چنان لچام گسیخته گردید که دولت بورژوائی و پارلمان به دلیل حفظ منافع آتی مجبور به دخالت و تعین حد و حدود گردید. مثلا پارلمان انگلیس به عنوان کشوری که پیشرو صتعت بود محدودیت‌هائی در رابطه با کار کودکان و زنان مقرر کرد از قبیل لزوم تحصیلات ابتدائی، ساعات محدود کار، محدودیت سنی و غیره. اولین این قوانین به نام قانون کارخانجات در سال ۱۸۳۳ به تصویت رسید که گذشته از تعین روزانه کار ۱۵ ساعته، کار کودکان و جوانان را به ۱۲ ساعت محدود می کند و به تدریج با رشد گیری مقاومت کارگران که آن هم با صنعت بزرگ آعاز می شود د رسال ۱۸۴۴ ساعات کار کودکان کوچک تر از ۱۳ سال به ۶-۷ ساعت درروز محدود می گردد. بعد از شکست و سرکوب قیام چارتیست ها و سپس قیام ژوئن پاریس دوباره از سال ۱۸۵۰ نیروی تعرضی طبقه کارگرسریعا رشد می یابد و متعاقب آن پارلمان  مجبور به تصویب قوانین جدید می گردد. کارشبانه زنان وجوانان وکودکان ممنوع می شود. این روند با توجه به قدرت مبارزاتی طبقه کارگر و به نسبت شدت و ضعف مبارزه طبقاتی فراز و نشیب می‌پیماید. کنگره بین المل کارگری در ژنو در سپتامبر ۱۸۶۶ روزانه کار ۸ ساعته را پبشنهاد می کند. قوانین حمایت از کودکان به وجود می آید و کار کودک ممنوع اعلام می‌شود. اما ببینیم امروز در بر کدام پاشنه می چرخد و در ورای این قوانین اوضاع  واقعی در مورد کودکان  چگونه است.

برای دقت بیشتروامکان مقایسه مساله را دربخش های جداگانه کشورهای صنعتی پیشرفته و کشورهای

در حال درحال رشد ( گرچه واژه‌ای رسا نیست و بسیاری از کشورها که در زمره این تعریف قرار می‌گیرند نه در حال رشد که در حال فروپاشی و نشان دهنده فاجعه های انسانی دل خراش هستند. اما بازار سرمایه با وجود این گرم است و ازخون این قربانیان نیرو می گیرد.) و در درون کشورهای در حال رشد هم آن ها را براساس قاره ها  مورد بررسی قرار می‌دهیم.

یک دوازدهم جمعیت جهان دچار سوء تغذیه است که ۱۶۰ میلیون نفر آن را کودکان زیر ۵ سال تشکیل می دهد. هر روز ۳۴ هزارکودک زیر۵ سال و هرساله ۱۲ میلیون کودک از گرسنگی می میرند در حالی‌که به اندازه کافی گندم، برنج و مواد غذائی برای سیر کردن شکم جمعیت جهان وجود دارد. هم زمان با این مرگ و میر بالای کودکان از گرسنگی برای حفط قیمت و تعادل بازار مقادیر زیادی ازین مواد عامدانه نابود می‌گردند.

می گویند فقر مهم ترین عامل گرسنگی است اما نمی گویند این فقر فزاینده از کجا می‌آید و چرا همواره دامنه آن گسترده تر می‌شود. ۱ نفر ازهر۴ نفر جمعیت جهان یعنی ۳/۱ میلیارد نفر روزانه با کمتراز یک دلار امریکا زندگی می‌کند درحقیقت باید بگوئیم این تعداد از جمعیت جهان مرگ را روزشماری می کنند. ۵۵ میلیون نفر در اتحادیه اروپا در خط فقر زندگی می کنند. یک کودک از هر ده کودک در این جا با کمک های اجتماعی زندگی می کند و دامنه آن هر سال گسترده تر می شود. این شامل خانواده های پربچه، خانواده های تنها سرپرست ، پناهندگان و فراریان هستند.۲

چرا کودکان کارمی‌کنند؟

 ۲۵۰ میلیون کودک ۱۴-۵ ساله کار می کنند تا چرخ اقتصاد جهان بهتر به گردش درآید. ازین تعداد ۱۲۰ میلیون کودک به طور تمام وقت و بقیه نیمه وقت کار می کنند. که ۱۱۳ میلیون کودک حتی از تحصیلات ابتدائی محروم می‌شوند و دربسیاری ازنقاط به طورسنتی این شتر ابتدا در خانه دخترکان کوچک می خوابد زیرا خانواده سودی در سرمایه گذاری برای آموزش دختران نمی بیند یا از شدت فقردرحقیقت آن ها را می فروشد. هم زمان میلیون ها انسان بزرگ سال بیکارند. بعضی ازسرمایه داران کودکان را به خاطرجثه کوچک شان، برای کارمفید ترازبزرکسالان می یابند ، برای گره زدن قالی‌های گران قیمت( دختر ۶ ساله ای در ایران به عنوان بهترین قالی باف انتخاب می شود و در کمال بیشرمی در بوق و کرنا دمیده می شود و از رهبر جایزه دریافت می کند!! ) برای خزیدن در تونل های باریک معادن و درمعنای درست کلمه برای این که سود بیشتری ازین کار نصیب سرمایه می شود، به طور مثال در سال ۱۳۷۶ نهصدو هجده میلیارد تومان طبقه سرمایه دار ایران از محل کار کودکان سود اضافی بچنگ می‌آورد۳.

کودکان به چه کارهائی اشتغال دارند؟

            در کارخانه ها برای تولید کالاهای مختلف با مزدی اندک و تحت شرایط بسیار بد و بدون هیچ لباس حفاظتی و اقدامات ایمنی کارمی‌کنند. مثل کفش ورزشی، قالی بافی، کبریت سازی، شیشه گری، ساخت مواد آتش بازی، تولید سیگار، تولید مواد سمی و شیمیائی که نمونه بوپال هند دنیا را تکان داد اما برای سرمایه تنها ارتعاش کوچکی بود که با پرداخت اندکی پول به خانواده های فقیر کشته شده گان برآن سرپوش گذاشته شد تا در جاهای دیگر تکرار شود، نمونه دیگرآن شرکت امریکائی اچ. ب. فولردر گواتمالا ست که به تولید مواد سمی و شیمیائی توکسید و چسب برای کفش مشغول است که برروی اعصاب تاثیر می گذارد. این شرکت از کار کودکان خیابانی و دیگر کودکان خانواده های فقیراستفاده می کند. این کودکان به دلیل استشمام مواد سمی حس بویائی خود را از دست می دهند و گاه ازتاثیر سم می میرند، به طور مثال درژانویه ۱۹۹۳ در این کارخانه ۱۱ کودک به دلیل مسمومیت مردند اما سود کارخانه در یکسال ازین تجارت ۴۵۰ هزار دلار بود، سنگ شکنی، ماهی‌گیری دردریای عمیق، دستفروشی، ماشین شوئی و ماشین پائی، مغازه شاگردی، پادوئی، کشاورزی خانوادگی و کشاورزی صادراتی همراه با خانواده، کار بدون مزد فامیلی، خدمت کاری، واکسی، در مراکز خدماتی مثل هتل ها ، کافه ها و بارها، در رستوران ها و آشپزخانه ها، و درکارهائی که به عنوان بدترین نوع کار تقسیم بندی میگردد مثل بردگی جنسی، استفاده از کودکان در فاحشگی، پورنوگرافی، حمل و توزیع مواد مخدر، تجارت سکس و توریسم سکس. این بخش ۱۷۹ میلیون از ۲۴۶ میلیون کودکان کار را در برمی‌گیرد. توسط دولت ها و چریک های مخالف به عنوان سرباز به کار گرفته می شوند.  پسران امکان بیشتری برای یافتن شغل دارند، دختران اما بیشتر نزد خانواده ها به عنوان خدمتکار بدون دریافت هیچ مزدی روزانه ۱۰تا ۱۴ ساعت کار می کنند و بنا بر طبیعت این نوع کار در آمارها هم به حساب آورده نمی شوند ، هم چنین در تجارت سکس و توریسم سکس بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند .

 جنگ و کودکان

 

کودکان همواره قربانیان جنگ ها هستند. در جنگ‌های ۱۰ ساله اخیر دو میلیون کودک جان خود را از دست داده‌اند. اما این جا به شیوه ای دیگر قربانی می شوند. آن ها به خاطر فقر، به خاطر دریافت غذای روزانه و به خاطر داشتن جائی برای زندگی ! به ویژه کودکان خیابانی و بعضی از ترس به ارتش دولتی یا ارتش چریکی می پیوندند. شمار کودکان سرباز در ۳۰ کشوردرگیر در جنگ در نقاط مختلف دنیا بالغ بر ۳۰۰ هزار نفراست۳. ازاین کودکان برای پیام رسانی، حمل اسلحه و بار، مین روبی، و پارتنرسکس استفاده می شود. استفاده از کودکان زیر ۱۸ سال تنها اختصاص به کشورهای فقیر یا در حال رشد ندارد بلکه در کشورها یپیشرفته صنعتی هم کودکان خانواده های فقیررا در برمی گیرد مثلا بعضی از کودکان سرباز انگلیسی در جنگ خلیج و فالکلند کشته شدند. هم چنین سربازان ۱۷ ساله امریکائی در جنگ های سومالی، بوسنی و خلیج شرکت داشتند. در کانادا کودکان ۱۶ ساله را به خدمت نظام می پذیرند. کودکان سربازدر بسیاری از جنگ های دیگراز جمله بوسنی هرزگوین، چچنیا، ناگورنا، کاراباخ، مسدونی، ترکیه، کوسووو، داغستان و جمهوری های سابق یوگوسلاوی فعال بودند. از جمله جنگ هائی که کودکان به طورعلنی درآن فعال بودند و حضورآن ها از طرف مسئولان بالای مملکتی مورد تشویق و تائید قرار می گرفت جنگ ایران و عراق بود که کودکان ایرانی برای حضوردرجنگ احتیاج به اجازه والدین نداشتند. ازین کودکان برای مین روبی و عملیات انتحاری استفاده می شد، نمونه بارز آن کودک ۱۲ ساله ای بود که خود را با مواد منفجره به یک تانک عراقی زد و کشته شد که از طرف رهبر و مقامات به عنوان قهرمان اسلام نام گرفت، خود من نیز دو کودک ۱۱ و ۱۳ ساله را می شناسم که در میدان مین پودر شدند و آثاری از آن ها باقی نماند تا به خانواده شان تحویل دهند. در حالی که فرزندان همین رهبران در کنار والدین خود به راحتی زندگی می کردند و به آن ها گفته می شد: جبهه جنگ شما مدرسه است ( از مصاحبه رفسنجانی در مورد اشتیاق پسرش برای رفتن به جبهه)، این وضعیت خود را درادبیات و فرهنگ جنگ به خوبی نشان می دهد. در یکی ازسرودهائی که در زمان جنک مرتب برای تشویق کودکان در رفتن به جبهه از رادیو ایران پخش می شد کودکان سرود خوان می گفتند: دشمن خیال کرده ما نوگل بهاریم ، اما امام ما گفت ما مرد کارو زاریم!! عجیب است که دشمن در این مورد انسانی فکر می کند.

کودکان و سکس تجاری

سکس تجاری شامل فاحشگی کودکان، پورنو کودکان، توریسم سکس و ترافیک کودکان به خاطر سکس می‌باشد. خودفروشی کودکان با سکس تجاری سازمان دهی می‌شود. کودکان از طریق بچه دزدی یا بیواسطه با تحویل خانواده های فقیر برای دریافت پولی اندک یا به عنوان استرداد  قرض خانواده و گاه به تصور تهیه زندگی بهتری برای کودک در آینده و یا توسط قیم برای دریافت پول انجام می شود. کودکان خیابانی بزرگ ترین منبع این به اصطلاح تجارت هستند. این کودکان گذشته از آسیب های شدید روحی در خطر جدی ایدز قرار دارند.

توریست های سکس معمولا ار امریکا، کانادا، ایتالیا و آلمان می آیند یعنی ازکشورهای پیشرفته سرمایه داری که مشکل و محدودیتی برایشان در سکس طبیعی وجود ندارد.

 

توزیع جقرافیائی کار کودک

منطقه

کشورهای صنعتی اروپا

اروپای شرقی

آسیا و پسیفیک

افریقا و خاور میانه

امریکار لاتین و کارائیب

میلیون نفر

۵/۲

۴/۲

۳/۱۲۷

۴/۶۱

۴/۱۷

درصد

 

 

۶۱

۳۲

۷

 

اروپای غربی

گرچه آمار رسمی و دقیقی ارکارکودکان در اروپا وجود ندارد اما بعضی از مطالعات نشان از کار گسترده کودکان در انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و پرتقال دارد. ، لذا کار کودک به صورت یک مساله جدی برای اروپا در آمده است. می توان گفت تقریبا درهرچیزی که می خریم جای پای کارکودکان وجود دارد، به ویژه در بسیاری از شاخه های صادراتی از جمله تولید پوشاک و هم چنین در توریسم سکس کودکان، پورنوگرافی کودکان و استفاده از آن ها در کار توزیع مواد مخدر، به نحوی که در دسامبر ۱۹۹۹ پارلمان اروپا موظف به اقداماتی برای کاهش آن می شود.  درکشورهای پیشرفته صنعتی ۵/۲ میلیون کودک کارمی کنند. این آمارچنان که بر می آید نمی تواند درست باشد، زیرا بر مبنای گزارش BBC در ۱۰ فوریه ۱۹۹۸ : بیش از دو میلیون کودک در سن مدرسه  تنها در انگلیس به نوعی در استخدام هستند که سه چهارم آن ها به طور غیر قانونی کار می کنند. به کودکان ساعتی ۳۳ پنس مزد داده می شود. گرچه متوسط ساعات کار هفتگی ۸ ساعت است بعضی از کودکان تا ۲۹ ساعت درهفته کار می کنند،  یا براساس گزارشی دیگر دو سوم کودکان دبیرستانی انگلیس احتمالا نیمه وقت کار می کنند. یا ۵۰ درصد کودکان موقع تعطیلی مدرسه یک کار نیمه وقت دارند. سالانه ۵۰۰ هزار زن و دختران نوجوان از افریقا، آسیای جنوب شرقی و به ویژه اروپای شرقی و مرکزی به اتحادیه اروپا ترافیک می‌شوند و به کار سکس تجاری مجبور می شوند. بر اساس مطالعه ای در آلمان حدود ۶۰۰ هزار کودک کار می کنند که ۴۰ درصدشان ۱۵- ۱۳ ساله هستند. آن ها در مزارع و کارگاه های فامیلی، روزنامه فروشی، پخش آگهی های تجاری و . . . فعالند. طبق قانون کار آلمان کودکان زیر ۱۳ سال به هیچ وجه اجازه کار کردن ندارند. اما بسیاری از کارفرماها به طور غیرقانونی از کار نوجوانان به دلیل ارزان بودن استفاده می کنند. در پرتقال ۵۰ هزار کودک به طور تمام وقت و اکثرا در کشاورزی کار می کنند. با وجود اجباری بودن و کنترل آموزش مدرسه ای در شمال پرتقال کودکان حدود ۱۲ ساله در کارخانه های تولید کفش کار می کنند، در حالی که سن قانونی کار ۱۶ سال است. در خانواده های فقیر پرتقال کسب درآمد پولی مهم تر از آموزش و آموختن است و به همین سبب وقتی کاری برای کودکی پیدا می شود سبب شادمانی می گردد. کارغیر قانونی کودکان برای اروپا

 اروپای شرقی و جمهوری های سابق شوروی

به دست آوردن بسیاری از اطلاعات آماری مربوط به این کشورها مشکل و گاه دست نیافتنی است. درصد کودکان کار در این کشورها با اطلاعات رسمی بین ۱ تا ۳۰ درصد کل کودکان ۱۴-۱۰ در نوسان است. سن قانونی کار در آن ها بین ۱۴ تا ۱۸ سال است. این کودکان در مزارع فامیلی، مارکت ها، باربری، نظافت، مغازه شاگردی، فروش روزنامه، دستفروشی در خیابان، ماشین شوئی، کار در مزارع کتان و برنج، در پرورش کرم ابریشم، گدائی و به ویژه به خودفروشی اشتغال دارند.

این کشورها منبع اصلی برای ترافیک زنان و به ویژه کودکان به اروپا و سایر کشورهاست. بعد از فروپاشی بلوک شرق و ورود آن ها به سیستم سرمایه داری نوع غربی، نابسامانی های اجتماعی که قبلا به شیوه هائی تخفیف می یافت مثل یک دمل چرکی سرباز کرد اما به جای بهبود که البته بهبودی در کارنیود به غده سرطانی تبدیل شد. ا ز جمله این نابسامانی ها پدیده کودکان خیابانی و تجارت سکس است. اکنون این کشورها منبع اصلی تامین زنان و دختران خودفروش برای کشورها ی اروپائی است به نحوی که تعداد خودفروشان مهاجر از خودی در کشورهای اروپا بیشتر شده است. اغلب این ها را کودکان ۱۳ و ۱۴ ساله تشکیل می دهد که باندهای قاچاق انسان آن ها را با فریب یافتن شغلی خوب به اروپای غربی می آورد و به بردگی جنسی می کشاند. کودکان به ویژه دختران از قزاقستان به یونان، ترکیه، امارات، اسرائیل و کره جنوبی، از ازبکستان به کشورهای خلیج فارس، کره جنوبی، ترکیه و تایلند برای سکس تجاری ترافیک می‌شوند. ازاستونیا به شمال و غرب اروپا، از گرجستان دختران برای فاحشگی و کلفتی و سکس تجاری و پورنو به ترکیه و یونان ترافیک می‌شوند.

کشورهای در حال رشد:

افریقا

 یک سوم کل کودکان۱۴-۵ ساله افریقا کارمی کنند که بالا ترین میزان کار کودک درجهان است.  چاد با ۵/۶۵ ، گینه بیسائو با ۴/۶۵ و کامرون با ۵/۶۳ درصد، بالاترین درصد کار کودکان ۱۴-۵ ساله را در افریقا دراختیار دارند. سه چهارم کودکان به کارفامیلی بدون مزد و ۹۰ درصدشان به کار کشاورزی اشتغال دارند.

به طور کلی ۲۲ درصد نیروی کار قاره افریقا را کودکان تشکیل می‌دهند. عمده فعالیت های اقتصادی که کودکان درآن ها مشغولند عبارت از: کار در مزارع فامیلی، مزارع تجاری کشت نیشکر، برنج، چای، و قهوه. به طور مثال ۶۰-۵۰ درصد نیروی کار مزارع قهوه کنیا را کودکان تشکیل می دهند. در گابن برای کار اجباری در مزارع تجاری به ۳۴۰ دلار امریکا  فروخته می‌شوند. آن ها بدون دریافت مزدی روزانه ۱۲ ساعت کار می کنند و مورد سوء استفاده جنسی نیز قرار می‌گیرند. بعضی از کودکان در صنایع صادراتی مثل نساجی، لباس دوزی، قالی بافی و کفش کار می کنند. عده ای دیگر در معادن طلا، الماس و ذغال و . . . ، دستفروشی در خیابان، واکسی، ماشین پائی، مغازه شاگردی، خدمتکاری و کاردرکارگاه های تعمیراتی و فلزکاری ها که درآن ها با مواد شیمیائی و سمی چون رنگ، تینرو اسید باطری سرو کار دارند. از جمله کارهای دیگر چیدن و جمع آوری میوه، کندن گل، ماهی گیری، و جستجو در آشغال برای مواد فلزی و پلاستیک و غیره می باشد. سن قانونی کار در این کشورها متغیر و از ۱۲ تا ۱۸ سال است. دختران معمولا به کار خدمت کاری در منازل اشتغال دارند که یا بی مزد است و یا مزد ناچیزی دارد اما اینان در خطر سوء استفاده جنسی و به دلیل دوری از خانواده و تنها بودن دجار مشکلات روانی اند.

کودک سرباز

 اشتغال در ارتش دولتی یا چریکی مخالف دولت هم تعدادی را به خود جلب می کند. در چاد کودکان ۱۳ ساله در ارتش پذیرفته می‌شوند و آن ها را برای مین روبی به خط مقدم می‌فرستند. در جمهوری کنگو ۱۵ هزار کودک سرباز وجود دارد که از ۱۳ سالگی پذیرفته می شوند اما ورود به ارتش های محلی از ۸ سالگی است.

سکس تجاری و پورنوگرافی ازکودکان در حال گسترش است و کودکان به این دلیل به اروپا و کشورهای داخل قاره ترانزیت می شوند. در کنگو دختران از سن ۸ سالگی به خودفروشی کشیده می شوند و در اتیوپی پسران و دختران از ۱۱ سالگی. کامرون کشور ترانزیت کودکان وارده از نیجریه، بنین، چاد، کنگو، افریقای مرکزی، توگو و مالی برای سکس تجاری به داخل و کشورهای مجاوراست. افریقای جنوبی از مراکز اصلی ترافیک کودکان به اروپا و ترافیک دختران به اسرائیل و روسیه می باشد.

آموزش ابتدائی گرچه در اغلب کشورها اجباری و مجانی است اما میزان خالص ثبت نام در آن پائین و به طور متوسط ۴۰ درصد است. در اکثر این کشور کودکان مناطق روستائی به مدرسه فرستاده نمی شوند که دلیل آن علاوه بر کمبود مدرسه و یا نبود آن، فقر مفرط است زیرا قادر به تهیه کتاب و دفتر و غیره نیستند. در بسیاری ازکشورها به دلایل فرهنگی دختران را به مدرسه نمی فرستند . بسیاری نیز از ۵ سالگی به خدمتکاری فرستاده می شوند. بنا به گزارش یونیسف در گینه بیسائو ۲۵ درصد مدارس تنها ۲ کلاس درس و ۵۰ درصد شان تا پایه چهارم را دارا بودند. در بعضی مناطق نیز کودکان را به مدارس قرآنی می فرستادند.

آسیا

۳/۱۲۷ میلیون کودک ۱۴-۵ ساله در آسیا کار می کنند. اما آمارهای غیر رسمی بسیار فراتر از ازین مقدار است. مثلا بنا به گزارش سازمان جهانی کار که از منابع رسمی استفاده می کند ۳/۱۱ میلیون کودک کاردرهند وجود دارد که ۴/۵ درصد نیروی کارهند را تشکیل می دهد اما بنا به گزارش سازمان های غیردولتی بین ۵۵-۴۴ میلیون کودک در هند کار می کنند که ۱۴ میلیون تنها به عنوان خدمت کار در خانه ها کار می کنند. در ایران بنا به گزارش منابع رسمی ۳۸۰ هزار کودک ۱۴-۱۰ ساله به طور ثابت و ۳۶۰ هزار به طور فصلی کار می کنند یعنی در مجموع ۷۴۰ هزار کودک کار، این آمار کاربی مزد کودکان در فعالیت های اقتصادی خانوادگی، خدمت کاری، مغازه شاگردی و کارهای غیررسمی را در برنمی گیرد.

  سن کا رقانونی دراکثر کشورهای آسیا ۱۵ سال و بیشتر است اما در بعضی کشورها بسیار پائین تر است مثلا در بنگلادش بین ۱۴-۱۲ سال است. در اغلب این کشورها کار از سنین پائین تر از ۱۵ با اجازه والدین یا قیم هم امکان پذیر است اما سن غیر قانونی کار از ۴ یا ۵ سالگی به ویژه در کارگاه های قالی بافی حصیر بافی، آجرپزی آغاز می گردد و کودکان در کنار والدین خود و یا تنها روزانه بیش از ۱۰ ساعت کار می کنند. در منابع رسمی ایران از جمله در انتشارات مرکز آمارایران توزیع فعالان در بخش های عمده اقتصادی بر مبنای  شاغلان ۱۰ ساله و بیشترانجام می گیرد یعنی که به طور رسمی سن کار از ۱۰ سالگی در نظر گرفته می‌شود، حداقل سن کار در ایران طبق ماده ۱۶ قانون کار ۱۲ سال است. اما باز طبق ماده ۷ همین قانون حداقل سن کار برای کارگاه های فامیلی اعتبار ندارد. حتی با رعایت ضوابطی کار شبانه نیز برای شان مجاز است.

کودکان آسیائی در بخش مختلف رسمی و غیررسمی کار می کنند که موارد زیر را شامل است:

            کارخانه های کفش سازی کار با چسب و مواد شیمیائی خطرناک، کارگاه های ساخت وسایل آتش بازی و مواد منفجره، تولید توپ والیبال و کریکت به ویژه توسط کودکان بسیار کم سن پاکستانی، به طور مثال در کارخانه سیالکوت در شرق پاکستان سالانه ۴۰ میلیون انواع توپ به ویژه توپ فوتبال تولید می شود. ۲۵ هزار نفر برای این کارخانه کار می کنند که ۵ هزار تایشان را کودکان تشکیل می دهند. آن ها تکه های کوچک را به هم می دوزند و از ۷ صبح تا دیر وقت شب برای دریافت حقوق ناچیزی که چند سنت است برای شرکت های معروف از قبیل ریبوک، دان لوپ، لوتو، میتره و آدیداس توپ تولید می کنند که در اروپا به قیمت بالا فروخته می شود. تولید وسایل بوکس، کاردرهتل ها و رستوران ها ، کار درآشپزخانه ها ، بیشترین نیروی کار کودکان در کشاورزی  در مزارع برنج، گندم، توتون، شکر، کائوچو، چای، موزو دانه ها به کار گرفته می شود. در سنگ شکنی ، آجرپزی، سفال و شیشه گری، ماهی گیری، صید مروارید در آب های عمیق و کار در معادن سطحی و زیر زمینی بدون امکانات حفاظتی، جستجو در تل های آشغال برای یافتن مواد فلزی، پادوئی مغازه، ماشین پائی و ماشین شوئی، دستفروشی در خیابان، واکسی ( همایون ۱۰ ساله که در پارک ملی مشهد از ۷ صبح تا ۹ شب کار می کند می گوید برای کمک به مخارج خانواده از ۵ سالگی کار کرده است در حالی که دوست دارد درس بخواند.)  و وزن کردن، باربری ، بارزدن و خالی کردن بار، خدمت کاری به ویژه برای دختران که روزانه تا ۱۸ ساعت کار می کنند و حقوق ماهیانه آن ها حدود ۷ دلار امریکاست و در خطر سوء استفاده جنسی قرار دارند. در کارخانه ها و کارگاه های قالی بافی و تعمیرگاه های اتومبیل که چون کار شاگردی و آموزشی محسوب می شود حداقل مزد پرداخت می گردد. در کارخانه های اسباب بازی سازی، شکلات، و محصولات غذائی به کار گرفته می‌شوند در حالی که خود اغلب گرسنه اند و در آرزوی داشتن اسباب بازی و بازی های کودکانه. روزنامه فروشی، فال و دعا فروشی، آدامس و سیگار فروشی، پلاستیک فروشی، نان خشکی و غیره

علاوه برموارد بالا کودکان فروخته می شوند. اجاره داده می‌شوند. برای باز پرداخت قرض ها ئی که هیچ گاه تمامی ندارد واگذار می‌شوند. توسط باندهای جنایت کار برای تجارت اعضای بدن دزدیده و کشته می شوند. مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و به کار خودفروشی وادار می گردند ودر تجارت سکس به نقاط مختلف برای توریسم سکس صادر می گردند. بیش از یک میلیون کودک در آسیا در بردگی سکس هستند. دو کشور ترکیه و تایلند کشورهای ترانزیت دختران از ۹ ساله برای سکس تجاری هستند. این دختران از رومانی، روسیه ، اکراین، مولداوی، ازمنستان، آذربایجان، بلغارستان، گرجستان و خود کشورهای آسیائی به اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس صادر می‌شوند، به طور مثال سالانه ۲۰۰ هزار زن وکودک در پاکستان برای کار! فروخته می‌شوند. چندی پیش نیز مساله تجارت سکس دختران کم سن توسط  بعضی نهادهای رسمی ایران به امارات برملا گردید. یک سوم از ۵۵ هزارخودفروش کامبوج کودک اند و در هند ۳۴۵ هزار کودک به خودفروشی اشتغال دارند. این کودکان همه در خطر ایدز قرار دارند، تنها در یک مورد ۶۵۰ هزار کودک حامل ایدز در تانزانیا وجود دارد.

از کودکان در کارهای جنائی و قاچاق و برای حمل و توزیع مواد مخدرسوء استفاده می شود. هر ساله ۲۰ هزار پسر ۵-۴ ساله از بنگلادش و بسیاری دیگر از پاکستان به امارات و کشورهای حوزه خلیج فارس صادر می شوند تا برای شرکت در مسابقات شترسواری تربیت شوند و شادی شیوخ عرب را فراهم سازند که مورد سوء استفاده جنسی هم قرار می‌گیرند، زیرا این کودکان در حقیقت فروخته می شوند و جزو مایملک خریدار محسوب می گردند.

رابطه مستقیمی بین کار و آموزش کودکان وجود دارد. گرچه درهمه این کشورها آموزش ابتدائی اجباری و رایگان است اما به دلیل بیکاری والدین، فقر و گرانی وسایل آموزشی و مخارج رفت و آمد خانواده ها از فرستادن کودکان به مدرسه چشم می پوشند و آن ها را روانه بازار کار می کنند. به همین دلیل بسیاری ازین کودکان هیچ گاه به مدرسه فرستاده نشده اند و بسیاری مدرسه ابتدائی را نا تمام رها کرده اند. به طور مثال ۳۰ درصد کودکان ۱۳ تا ۱۵ ساله تایلند اصلا به مدرسه نرفته اند. در بنگلادش ۵۲ درصد پسران و ۴۸ درصد دختران به مدرسه ابتدائی وارد می شوند. در سال ۲۰۰۰ در کشور تانزانیا ۴ میلیون از ۱۰ میلیون کودک ۱۴-۵ ساله به مدرسه نمی‌رفتند.

آمریکای لاتین

آمریکای لاتین و منطقه کارائیب با  مجموع ۴/۱۷ میلیون کودک کار، ۷ درصد کل کودکان کار دنیا را دارد. در این جا نیز چون سایر مناطق عامل اصلی کار کودکان عبارت است از فقر ناشی ازاستثمار سرمایه داری و تقسیم کار جهانی و سودیابی بیش از حد سرمایه از کار کودکان به جای کار نیروهای بزرگسال که گران تر است. در این منطقه نیز فقر ابتدا دامن گیر دختران می‌شود. ۶۹ در صد دختران ۱۷- ۱۰ در پاناما به خدمتکاری فرستاده می شوند.  دختران به جای فرستاده شدن به مدرسه برای سواد آموزی به کلفتی در خانه های مردم فرستاده می شوند که در صد بالائی مزد هم دریافت نمی کنند و با کار طولانی روزانه تنها غذا و مکان زندگی دریافت می دارند، مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و به خاطر دور بودن از خانواده در سنین کودکی دچار مشکلات روحی روانی می‌شوند. به طور مثال دو سوم کودکان خدمتکار در هندوراس مزدی دریافت نمی‌کنند و تنها سودش برای خانواده کم شدن یک نان خور از سر سفره فقیرانه شان. در بسیار از کشوره خانواده برای کار به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند اما کودکان را با خود به همراه نمی‌برند که آن ها به جمع کودکان کار یا کودکان خیابانی اضافه می شوند.

با وجودی که آموزش ابتدائی مجانی و اجباری است بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کودکانی که به مدرسه فرستاده می شوند مدرسه ابتدائی را تمام نکرده به دلیل فقر و عدم توانائی در تهیه وسایل کمک آموزشی مجبور به ترک تحصیل می‌گردند. به طوری که در بسیاری از کشورها متوسط سال های تحصیل ۴ سال است. یا در کاستاریکا ۲۴ درصد کودکان اصلا شناسنامه ندارند که به مدرسه فرستاده شوند.

سن قانونی کار در اکثر قریب به اتفاق کشوره ۱۴ و بیشتر است اما مراقبتی برای اجرای آن انجام نمی شود زیرا در آن صورت باید آن ها را زیر پوشش کمک های دولتی قرار دهند که برای شان خوشایند نیست. این قوانین توسط خود دولت ها هم زیر پا گذاشته می‌شود که نشانه بارز آن وجود کودکان سرباز در ارتش دولتی است. شروع کار در بعضی از مناطق و بعضی از فعالیت های اقتصادی چنان پایین است که باورکردنی نیست به طور نمونه در مناطق کشاورزی پرو کودکان ۷-۶ ساله ۵۵ درصد کودکان کار را تشکیل می دهند یا در کارخانه های آجر کودکان از ۳ سالگی به همراه والدین خود کار را آغاز می کنند.

عمده فعالیت های اقتصادی که از کار کودکان تغذیه می‌کند عبارت اند از:

کار کشاورزی و کار بدون مزد فامیلی، براساس گزارش یونیسف نیم کودکان کار هندوراس در این بخش فعالند. خدمتکاری بیشتر برای دختران و کم تر برای پسران، کار درمزارع تجاری قهوه، شکر، کار در کارخانه های تولید لباس، کفش، وسایل منزل و بسته بندی حبوبات در سوپرمارکت ها، کار در معادن و صنعت ذغال، ماهی گیری و تولیدات وابسته به ان، مراقبت ازاحشام و تولید گوشت، دستفروشی در خیابان ها، پادوئی، واکسی ماشین شوئی و ماشین پائی ، کاردرهتل ها و رستوران ها و کلوپ های شبانه که با سوء استفاده جنسی همراه است. کار ساختمانی، گدائی ( کودکان بسیاری برای گدائی ازکشوری به کشورهای دیگرصادرمی شوند، به طورنمونه سالانه ۲ تا ۳ هزار کودک ازهائیتی برای گدائی به دومینیکن صادر می شوند.

کودک سرباز: کودکان توسط دولت و چریک های مخالف دولت برای سربازی پذیرفته می شوند. ازین کودکان در کار پیام رسانی، حمل بارو تسلیحات، پارتنرسکس استفاده می شود. کودکان به دلایل مختلف به این بخش می‌پیوندند که مهم ترین شان عبارت است از رهائی از کار بی پایان و بدون مزد خدمتکاری، تامین غذائی، تامین مکان زندگی برای کودکان خیابانی و مراقبت جسمانی و ترس.

سکس تجاری: اکثر کشورهای این گروه در این زمینه فعال اند. کودکان به کشورهای منطقه یا سایر نقاط دنیا ترافیک می شوند. کلمبیا مرکز ترافیک کودکان به ژاپن ، اسپانیا و امریکاست. کاستاریکا مرکز ترانزیت سکس کودکان از بلغارستان، کلمبیا، دومینیکن، نیکاراگوا، روسیه، پاناما، فیلیپین، آسیا و افریقاست. اکوادور محل ترافیک کودکان و زنان در منطقه برا ی تجارت سکس با کشتی به ژاپن است. تجارت سکس به ویژه درمناطق توریستی رونق دارد و کودکان ازسنین ۸ و ۹ سالگی به خودفروشی مجبور می شوند. به نحوی که خودفروشی در حال رشد است و رانندگان تاکسی در بعضی شهرها ی توریستی کار واسطه گری  سکس را به عهده دارند.

ایالات متحده آمریکا

 

بنا بر اطلاعات ارائه شده در کتاب سالانه آمار کارILO، سال ۲۰۰۱، در سال ۲۰۰۰ در امریکا ۸۳۶۹ هزارنفر در گروه سنی ۱۹-۱۶ فعال اقتصادی بوده اند. ۸۰ در صد ۱۰ میلیون کودک ۱۷-۱۵ ساله در طول سال تحصیلی شغلی داشته اند۵ . در سال ۹۸ در امریکا ۴ میلیون کودک کار می‌کردند. براساس آمار اداره آمار کار، ۶/۲ میلیون نوجوان یعینی ۵/۳۴ در صد ۱۷-۱۶ ساله ها به نوعی در استخدام بودند. براساس گرارش در ژوئن ۹۶، ۵/۵ میلیون کودک ۱۷/۱۲ ساله کار می کردند. این آمار کودکان زیر۱۲ سال را دربرنمی‌گیرد. قابل ذکراست که کودکان ۶،۷،۸ ساله امریکائی در مناطق کشاورزی کار می کنند. کودکان اغلب در مزارع روزانه ۱۲ ساعت کار می کنند. گاه کاراز ساعت ۳ یا ۴ صبح آغازمی‌شود. کودکان درگرمای ۱۰۰ درجه فارنهایت درشرایط بسیار بدی کارمی‌کنند، با مواد شمیائی سمی سروکار دارند که سرطان زاست. کشاورزی تجاری خطرناک ترین بخش برای کار کودکان و هم زمان بزرگ‌ترین بخش جذب کار کودکان بدون حمایت‌های قانونی است که سبب آسیب فراوان به زانوی کودکان می‌شود. هر ساله ۱۰۰ هزار کودک درکارکشاورزی تجا ری آسیب می بینند. فقیرترین کودکان درامریکا کارراززمانی آغازمی کنند که دیگرکودکان هم سال شان هنوز به کودکستان نمی روند. در یک تحقیق انجام یافته توسط داگلاس ال. کورزه اقتصاد دان کار دانشگاه Rutgers، ۲۹۰۲۰۰ کودک دراستخدام بودند که ۵۹۶۰۰ نفرشان زیر ۱۴ سال بودند. به طور کلی ۴ درصد همه ۱۷-۱۲ ساله ها هفتگی به نحوی کارمی کنند. به طور خلاصه کودکان درامریکا ۹/۷ در صد نیروی کار امریکا را تشکیل می دهند.

۸۰-۷۰ درصد صنعت سکس امریکا و کانادا با کودکان شروع به کار کردند. دختران در امریکا از ۱۲، ۱۳، و ۱۴ سالگی کار خودفروشی را در خیابان آغاز می کنند. گزارشی در سال ۹۸ می گوید که سالانه ۲-۲/۱ میلیون تین ایجر به کودکان خیابانی می‌پیوندند که یک دوم آن‌ها وارد کار خودفروشی می‌شوند. درامریکا سن متوسط خودفروشی ۹/۱۶ سال است اما این سن برای پسران ۱۴ سال است. علاوه براین هر ساله ۵۵-۴۵ هزارزن وکودک ازسراسردنیا بویژه روسیه، اکراین، لیتوانی، جمهوری چک، لهستان، مجارستان، مکزیکو، هنوراس، برزیل، تایلند، فیلیپین، کره جنوبی، چین، ویتنام و مالزی برای سکس تجاری وارد می شوند. دپارتمان قضائی امریکا تائید می کند که بین ۱۰۰هزار تا ۳ میلیون نفر که شامل کودکان نیز می‌باشد برای خودفروشی و پورنوگرافی به امریکا ترافیک شدند. یونیسف گزارش می‌دهد که د رسال ۹۷ تنها ۱۰۰ هزار کودک در امریکا وارد سکس تجاری شده اند.

کودک سرباز: سن ورود به ارتش امریکا ۱۷ سال است. در سال ۹۸ ارتش امریکا ۶۷۴۵ کودک را نیز پوشش می داد. در سال ۹۹ حداقل صد سرباز ۱۷ ساله در نیروهای امریکائی در بالکان بودند. به گزارش دپارتمان دفاع امریکا سربازان ۱۷ ساله در جنگ خلیج شرکت داده شدند.

در صد کودکان کار در کل نیروی کار

آسیا

افریقا

اروپا

امریکا

امریکای لاتین

۱۵.۳

۲۲

۳/۰

۷.۹

۷

نتیجه گیری:

 چنان که در سطور بالا آمد کار کودکان بدین شکل سروسامان یافته پدیده ویژه سرمایه داری است که بیش از ۲۰۰ سال ار عمر آن می‌گذرد اما هنوز برای کارفرمایان جذابیت دارد زیرا که ارزان است. استثمار آن ها راحت تر است. مطیع تراند و چون اغلب غیرقانونی به کار گرفته می شوند مخارجی از نظر بیمه و بازنشستگی و اقدامات ایمنی ندارند، در حالی که هم زمان میلیون ها بیکار بزرگسال وجود دارد که کاری پیدا نمی کنند یا درحقیقت به کار گرفته نمی شوند درعین حال آن ها که کار می کنند نیز به دلیل شدت بالای استثمارکه منجر به پرداخت مزد ناچیز و یا نا مکفی می شود قادر به تامین مخارج خانواده خود نیسنتد. باید گفت که در همین سیستم سرمایه داری هم اگر مخارج بازتولید نسل آتی نیروی کارکه بر بودجه کارگران سرشکن می شود توسط سرمایه و نماینده آن دولت سرمایه داری به طور کامل  تامین گردد مساله تخفیف خواهد یافت، به طور مثال سرمایه داری برای نیازهای خود آموزش کودکان را از حیطه ی وظیفه خانواده خارج کرد به نحوی که کودکان در مدارس تعلیم می بینند اما هنوز مسئولیت تامین خوراک، پوشاک، کفش ، وسایل کمک آموزشی، مخارج رفت و آمد به مدرسه و غیره باقی است که درآمد ناچیز خانواده کفاف آن را نمی‌دهد. فحشا نیز پیامد مالکیت خصوصی است که پیشرفته ترین شکل آن مختص سرمایه داری است. اما حل واقعی مساله با رفرم های سرمایه داری و کمک های اجتماعی، چیزی که ” بخشی از بورژوازی مانند اقتصادیون، انسان دوستان، جمعیت های خیریه، اعضا انجمن های حمایت حیوانات و غیره  برای تامین بقای جامعه بورژوائی انجام می دهند”۶ امکان پذیر نیست.  تنها زمانی می شود انسان شخصیت واقعی انسانی خود را تصاحب کند و استعداد هایش شکوفا گردد که بساط سرمایه داری و با آن کار مزدی برچیده شود. مساله مالکیت به سود ۹ دهم اعضا جامعه که امروز فاقد مالکیت اند به صورت تبدیل مالکیت خصوصی به مالکیت جامعه حل شود. کودکان نه فقط به والدین بلکه به جامعه هم تعلق گیرند و تمام تعهدات تامین آموزش فرزندان از والدین به جامعه تفویض گردد. پول کتاب، وسایل کمک درسی، تغذیه، وسایل عبورو مرور و غیره به طورکلی مجانی شود. فحشا نیز که ازملزومات مالکیت خصوصی بود از بین خواهد رفت. اما این بدین معنی است که باید از هم امروز در همین سیستم سرمایه داری مبارزه برای این زندگی انسانی را شدت بخشید و دست روی دست نگذاشت زیرا امری مقدر و جبری نیست که باید به انتظارش نشست بلکه به خاطرش باید جنگید.

 

زیر نویس ها:

۱- کارل مارکس، سرمایه جلد اول ترجمه فارسی ، ص. ۳۶۹

۲- کانال تلویزیونی اخبار اروپا  EuroNews، ۲ ژانویه ۲۰۰۴

۳- پایدار، ناصر ، نگاهی به رابطه کارو سرمایه در ایران، سیمای سوسیالیسم، شماره ۵، ص.۱۸

۴- اخبار یونیسف، شماره ۳، سپتامبر ۲۰۰۳ ، ویژه کودکان خیابانی و کودک سرباز

۵- تامارا هنری- گزارش برای USA Today  ، ۶ نوامبر ۱۹۹۸

۶- کارل مارکس، فریدریش انگلس، مانیفست کمونیست ترجمه فارسی، ص ۸۰

تذکره: اطلاعات و آمار مورد استفاده در این مقاله همه از طریق جستجو در اینترنت به دست آمده که برای مراجعه خوانندگان مهم ترین آنها را ذکر می کنم.

 

www.dol.gov/ilab

– US Department of Labour

Bureau of international Labour Affairs 2002

– Advancying The Campaign Against Child Labour : Efforts at the country level

– The Department of Labour,s 2002 Finding on the worst Form of child Labour

Trade and Development act of 2000

www.one word.org

www.almudo.com

– street children in Europe and the Middle East.

www.arabia.com

Child soldiers.org

iranian children.org

– کمیته حمایت از کودکان خیابانی ایران . سوئد

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.